رانت ۱۵ درصدی کارت‌های بازرگانی یکبار مصرف

تصمیم معافیت صادر کنندگان زیر یک میلیون دلار از حضور در سامانه نیما باعث بروز روش هایی شد که چندان درست نبودند؛ ‎نباید تصمیماتی بگیریم که صادر کنندگان دارای اهلیت از بازار کناره گیری کنند

سید مسعود آریادوست: ماجرای کارت‌های بازرگانی موسوم به کارت‌های اجاره‌ای و یکبار مصرف، موضوعی نیست که به سادگی بتوان از آن گذشت. در اقتصاد ایران، همیشه جای خالی آینده‌نگری، موانعی را برای حضور بخش خصوصی حقیقی ایجاد کرده است که از جمله‌ آن همین کارت‌های بازرگانی اجاره‌ای است. جمشید نفر، رئیس کمیسیون توسعه صادرات غیرنفتی اتاق بازرگانی ایران در گفت‌وگو با "اگزیم نیوز" از مشکلات عدیده‌ای که این کارت‌ها برای صادرکنندگان ایجاد کرده‌اند خبر داده و ابراز امیدواری کرد با نظارت بر اجرای قانون و همکاری با بخش خصوصی حقیقی کشور، این مشکلات حل و فصل شوند. متن گفت‌وگوی اگزیم نیوز را با جمشید نفر در ادامه بخوانید.

از مشکلات ایجاد شده توسط کارت‌های بازرگانی یکبار مصرف برای صادرکنندگان بگویید. آیا آماری در خصوص حجم صادرات از طریق کارت‌های بازرگانی یکبار مصرف دارید؟

ابتدا باید بگویم که بانک مرکزی از همان ابتدا باید با این قضیه برخورد محکمی می کرد. آنها تصمیم گرفتند که صادرات را تقسيم بندي كنند به رقم هاي يك، سه و پنج ميليون دلار كه این بخشنامه در نهایت نتیجه مطلوبی در پی نداشت و زمينه گسترش بي رويه استفاده از كارت هاي يكبار مصرف را فراهم كرد. بر اساس آمار موجود، از مسیر ۶ هزار کارت بازرگانی، حدوداً پنج میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار صادرات صورت گرفته است که یقیناً ارزهای حاصل از این گونه صادرات، به کشور باز نخواهند گشت. در چنین فضایی بود که بسیاری از صادرکنندگانِ متعهد، از بازار کناره گیری کردند. خروج این صادرکنندگان خوش‌نام از بازار، درصد بازگشت ارز را کاهش می‌دهد و کارت‌های یکبار مصرف، رقابت در بازار را به هم زدند.

طبق پژوهش‌ها و تحقیقات صورت گرفته، ما دریافتیم که در یک دوره زمانی، سهم قابل توجهي از صادرات غیر نفتی کشور (حدودا 15 درصد) از طریق کارت‌های بازرگانی یکبار مصرف صورت می‌گیرد. بدتر از این رقم باید به تصمیماتی اشاره کرد که بر اساس آن، امتياز ويژه برای آدم های بي اهليت ایجاد شد؛ درحالیکه تصمیمات ما باید به گونه‌ای باشند که چنین موقعيتي براي أشخاص فاقد اهليت ایجاد نکنیم و در مقابل آن، آدمهایی را که اهلیت دارند و در صادرات، اخلاق و منافع کشور را مد نظر قرار می‌دهند، وارد فضای صادرات کشور کنیم.

به خروج میلیارد دلاری صادرکنندگان نمونه اشاره داشتید. واقعا عامل این خروج، وجود همین کارت‌های بازرگانی یکبار مصرف بود؟

بله وجود این کارت‌ها و بخشنامه‌های نادرست، عامل خروج میلیارد دلاریِ سرمایه‌گذارها از بازار بود. شخصا به رئیس محترم  بانک مرکزی این معضل را خاطر نشان كردم که صادر کننده‌ای که دارای اهلیت است، محال است که قوانین کشور خود را زیر پا بگذارد. اگر زمانی هم این اتفاق افتاد، بلاشک عامل اصلی آن مقرراتی است که امکان اجرا ندارند. ما باید قوانینی وضع کنیم که به صورت صد در صدی قابلیت اجرا شدن دارند و در عین حال که این قوانین پیاده می‌شوند، هیچ لطمه‌ای به تولید کننده و همچنین صادر کننده وارد نشود. 

با این اوصاف، آیا امیدی هست که صادرکنندگانی  که از بازار خارج شده بودند، مجدد به بازار بازگردند یا خیر؟

باید منتظر ماند. واقعا مشخص نیست. در کشوری مثل آلمان کسی جرات نمی‌کند مالیات خود را نپردازد. مقررات در این کشور آنقدر سخت‌گیرانه اند که کسی به خودش اجازه نمی‌دهد مقررات را زیر پا بگذارد. نظارت بر مقررات، باید به صورت بسیار دقیقی صورت بگیرد. همه ما می‌دانیم که از جمله وظایف نمایندگان مجلس، قانون گذاری و همچنین نظارت بر اجرای قانون است. آنها قانون گذاری می‌کنند؛ ولی نظارت بر آن را رها کرده‌اند. ضمن چنین فضایی امید به اجرای قانون کمرنگ می‌شود. هر چند که ما امیدواریم ضمن تدوین و نظارت بر قوانین، مشکلات صادرکنندگان کشور تا حد زیادی حل شود.

در حال حاضر بانک مرکزی نظارت‌های خود را از حالت فیزیکی خارج کرده است. این خبر خوبی تلقی می‌شود. ما نباید خود را به برخی از نظارت‌های فیزیکی مقید کنیم چرا كه با وجود پیشرفت ابزارهای علمی، اعمال کنترل‌هاي موثرتر چندان دشوار نخواهد بود و نرم افزارها به ما کمک می‌کند که نظارت‌های خود را از حالت فیزیکی خارج کرده و موقعیت‌های بهتری را برای اقتصاد کشور و بخصوص مسئله صادرات مهیا کنیم.

بر اساس اخبار موجود، کارت‌های بازرگانی یکبار مصرف برای مسئله صادرات، مصائب زیادی را ایجاد کردند. اتاق بازرگانی ایران و کمیسیون  توسعه صادرات غیر نفتی، آیا پیشنهادی جهت حل این معضل داشته است یا خیر؟

ببینید؛ در حال حاضر یکی از دردهای بزرگ جامعه این است که به بخش خصوصی چندان ارزشی نمی‌دهند. هر چند ظاهرا مسئولان سخن ما را می‌شنوند. اما این حرف شنوی موثر نیست. عدم اهمیت به سخنان و خواسته‌های بخش خصوصی، منجر می‌شود که با مشکلات امروزی مواجه شویم. از همان ابتدا پیشنهاداتی در این زمینه مطرح شد. اما در کمال تاسف باید بگویم که به پیشنهادات ما توجه نشد.

چندی پیش وزیر محترم صمت، در صبحانه‌ای کاری این مسئله را مطرح کردند که بخش خصوصی باید بپذیرد که نسبت به سال گذشته، رشد خوب و حرکت مناسبی داشته‌ایم. اما باید بدانیم همین حرکت رو به جلو که وزیر محترم به آن اشاره دارد، ۸ ماه پیش در قالب یک پیشنهاد از سوی بخش خصوصی مطرح شده بود. ما هشدارها و پیشنهادهای لازم را ارائه نمودیم. اما کسی به آن توجهی نکرد.

اگر امروز ۷۱ درصد از ارز صادراتی به کشور بازگشته، این اتفاق در ۸ ماه پیش و در سال گذشته می‌توانست رخ بدهد. به راستی وضعیت اقتصادی و دارایی های ارزی کشور اکنون چگونه بود؟ اگر این اتفاق می‌افتاد، در وهله اول کارت‌های بازرگانی یکبار مصرف وسعت نمی‌یافت. ثانیاً تمام صادرات ازسوی صادرکننده دارای اهلیت اجرایی می‌شد.  ثالثا ما به لحاظ زمانی، زودتر از امروز به موقعیت کنونی در زمینه بازگشت ارز به کشور می‌رسیدیم.

بخش خصوصی در حقیقت بازوی قوای سه گانه کشور است. آنها باید به ما کمک کنند که برای رفع مشکلات کشور، وارد میدان شویم. مسئولان باید صدای بخش خصوصی واقعی را بشنود. زمانی می‌توانیم دست به فعالیت بزنیم و مشکلات اقتصادی، از جمله مشکلات صادرات کشور را حل و فصل نماییم که صدای بخش خصوصی واقعی کشور را بشنویم.

کد خبر 30858

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 7 + 10 =